یه روزی یه جایی توی زندگی
اسیر یه تصویر بی‌تن
شدی

تو از تو، ازون من رها و جدا
رهای رهاتر، کم از من شدی

به تصویر صورت توی آینه
به این دور باطل تبر می‌زدی

به سرمشق رایج تو دل‌بستگی
همش مُهر نامعتبر می‌زدی

تو میلاد پنهان یک شاپرک
فراسوی احساس یک پیله‌ای

به حصر حقیقت بیا خنده کن
تو یک واقعه در پس میله‌ای

تو از نبض این واقعه زنده‌ای
جدا از تنش‌های پشت نقاب

به دنبال تسکین پیدا شدن
به دیدار خود خارج از این حباب

اگر تو مسیر پر از حادثه
خم و پیچ جاده عذابت میده

همین راه کُندی‌ که بد میگذره
یوقتا به سرعت شتابت میده…

نترس از گذرگاه تاریک شب
ته این خیابون یه آرامشه

ازین شب‌نٙمای سراسر هراس
می‌مونه طلوعی که آسایشه

بیا در پس صبح روز طلوع
خود ایده‌آلت رو پیدا بکن

بشین روبروی خودت پرتوان
وٙ تندیس عشق ُ تماشا بکن

ترانه‌سرا #یزدان_مشایخی ۹۸/۶/۱۰

 

ته این خیابون یه آرامشه

اینک جنونم عار نیست…

یه ,تو ,یک ,آرامشه ,پیدا ,بکن ,در پس ,خیابون یه ,تو از ,یه آرامشه ,این خیابون

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فرهنگ خاوری ها dastan صفحه اختصاصی دکتر مهدی ربیعی خلاصه کتاب اداره امور عمومی تطبیقی فرل هدی pdf زومیا بیزیم دکان یا دکان ما کیست مویی بیمه جو بیهامین نمایندگی لپ تاپ ایسوس در کرج